درباره آزمون 16 عاملی کتل

ریموند برنارد کتل (Reymond Bernard Cattel) در طی سه دهه به کمک پرسش‌نامه‌، آزمون شخصیت و مشاهده رفتار در شرایط واقعی زندگی، گسترده‌ترین مطالعه را درباره صفات شخصیت انجام داد. کتل، ساختار روانی را واحد اصلی بررسی شخصیت می‌دانست و معتقد بود که هدف نظریه شخصیت باید پیش‌بینی رفتار آدمی در شرایط و احوال معین باشد.

محور اصلی نظریه کتل، تمایزی است که میان دو نوع صفات سطحی (surface traits) و صفات عمقی (source traits) قائل می‌شود. صفات سطحی، مجموعه‌ای از ویژگی‌های رفتاری هستند که آشکار و ظاهری‌اند و دوام و ثبات آن‌ بسیار کم است و در اثر ارتباط صفات عمقی با یکدیگر حاصل می‌شوند. صفات عمقی، منبع و سرچشمه صفات سطحی و علت‌ واقعی رفتار آدمی هستند. این صفات بادوام‌ بوده و از نظر کتل اهمیت بیشتری دارند، زیرا به صورت عوامل و پدیده‌ زیربنایی شخصیت عمل می‌کنند.

کتل، ۱۶ عامل یا صفت را به عنوان عوامل اصلی یا صفات عمقی شخصیت شناسایی کرد. وی برای هر یک از عوامل دو نام در نظر گرفته(به صورت صفات متضاد)، یکی برای نمره بالا و دیگری برای نمره پایین. کتل، برای اندازه‌گیری این ۱۶ صفت، پرسش‌‌نامه‌ای تهیه کرده موسوم به “پرسش‌نامه ۱۶ عاملی شخصیت” که سطح هر یک از این عوامل را در فرد می‌سنجد.

 برخی از کاربردهای تست

  • استفاده برای انتخاب شغل و مشاوره حرفه و کار
  • استفاده مداخلات درمانی و برنامه های بالینی
  • مشاوره ازدواج و سنجش رضایت از ازدواج
  • استفاده برای مشاوره تحصیلی و مشکلات آن

عوامل مرتبه اول آزمون شخصیتی کتل (۱۶PF)

عامل(A): مردم آمیزی – مردم گریزی

زیر شاخه مردم گریزها -F مردم آمیزها +F
روابط اجتماعی
  • علایق کمتر به جامعه انسانی و نسبت به دیگران سرد و بی تفاوت هستند
  • سردی و سکوت محجوبانه همراه با تنش آنها گاهی ناشی از کم رویی است.
  • پنهان کار و فاقد هم حسی اند
  • تحقیرکننده، حریص، خرده گیر، اهل مخالفت، بی انعطاف، بدگمان و خشن.
  • علاقمند به جامعه انسانی
  • با خواسته های دنیای بیرونی با شدت بیشتری پاسخ می دهند.
  • در رفتارشان هیجان خود را به آسانی ابراز می دارند.
  • هنگام درگیری با مشکلات، دیگران را به کمک می طلبند.

 

رغبت ها و توانایی ها
  • مردم گریزها به اصول غیر انتزاعی بیش از جزییات اهمیت می دهند.
  • ظرفیت کلامی آنها برتر از هوش کلی آنهاست.
  • واجد توانایی پیش بینی آینده اند.
  • نتایج دانشگاهیشان درخشان تر از دوران  مدرسه شان می باشد.
  • روی اصول اخلاقی بیش از هیجانات تاکید می کنند.
  • نسبت به سایر اشخاص، بیشتر به اصول انتزاعی رغبت نشان می دهند.
  • توانایی سازمان دهی آنها بسیار خوب است و از طرفی به سختی می توانند یک عامل را از مجموعه کل مجزا سازند.
  • نتایج دوران مدرسه آنان بهتر از دوران دانشگاه می باشد.

عامل(B): باهوش  کم هوش

هوش به عنوان عاملی در قلمرو شخصیت قرار دارد و آنچه در این پرسشنامه نمره هوش را به دست می دهد، کنش هوش با توجه به نوع سازمان یافتگی شخصیت است.

  افراد با بهره هوشی کمتر-F افراد با هوش +F
روابط اجتماعی هم در افراد باهوش و هم در افراد کم هوش، معمولا از زندگی گروهی دوری می جویند. (بازخوردهای ضد اجتماعی در افراد کم هوش بارزتر است).
رغبت ها و توانایی ها
  • آیزنک و دیگران، به کمبود پشتکار،  فقدان انضباط شخصی و عدم احساس مسؤلیت اشاره کرده اند
  • سطح هوشی پایین با فقدان ابتکار، تلقین پذیری بالا و فقدان توانایی پیش بینی همراه است
  • رگه های خلقی را با شدت بیشتری در پاسخنامه ارایه می دهند و بر دقت عمل، پشتکار و جدیت خود تاکید می کنند.
  • رهبران از افراد با هوش بالای میانگین تشکیل شده اند، اما نه آن قدر بالا که موجب شکاف بین پیروان و رهبر گردد.

عامل(C): پایداری هیجانی   ناپایداری هیجانی

این عامل یکی از مهمترین رگه ها در تعیین توحید یافتگی پویای شخصیت می باشد، عاملی که روان تحلیل گران از آن با مفهوم نیرومندی یا ضعف ایگو یاد می کنند.

  ناپایداری هیجانی -F نیرومندی من +F
روابط اجتماعی
  • در سازش با موقعیت های زندگی ناموفق است
  • به روابط واقع نگرانه با دیگران بی توجه بوده و در روابط خویش ثابت قدم نیست(به لحاظ اخلاقی روی او نمی شود حساب کرد).
  • به آسانی از چیزها و اشخاص کسل می شود
  • از موقعیت خود، خانواده خود و محدودیت های زندگی ناراضی است.
  • در سازش با موقعیت های زندگی موفق تر بوده و  در روابط خویش با دیگران ثابت قدم می باشد.
  • به عنوان فردی مورد اعتماد شناخته می شود.
  • دوستان بیشتری را به سوی خود جلب می کند.
رغبت ها و توانایی ها
  • ناپایداری، بی توجهی، پشتکار کم و تلقین پذیری بالا
  • هنرمندان و نمایشنامه نویسان در مقایسه با دانشمندان، گرایش بیشتری به این قطب دارند
  • این افراد واجد پشتکار بوده و هر کاری را تا انتها ادامه می دهند.
  • رهبران در این مورد نمره بالایی کسب می کنند.

عامل(E): سلطه  اطاعت

  اطاعت -F سلطه گری +F
روابط اجتماعی
  • فردی مهربان و با ملاطفت
  • به جهت حساسیت هایی که به سرزنش های اجتماعی دارد، تبعیت جو و کم رو است.
  • خود را مطیع قراردادهای اجتماعی نمی داند و نسبت به سرزنش های اجتماعی حساس نیست.
  • حادثه جو، علاقمند به مبارزه است.
  • سعی در مجذوب کردن دیگران دارد.
رغبت ها و توانایی ها زمانی که هدف بررسی خلاقیت باشد، یک مشکل محسوب می گردد.
  • سلطه می تواند نشانگر خلاقیت بیشتر در زمینه های علمی و هنری باشد.
  • این عامل در رهبران قوی تر و در پیروان ضعیف تر است.
  • پژوهشگران برجسته، ورزشکاران المپیک و خلبانان بیشتر از E+ ها می باشند.

 عامل (F): سرزندگی – دل مردگی

(این عامل یکی از مولفه های درونگردی – برونگردی است که یونگ آن را به کار گرفته است).

  دل مردگی -F سرزندگی +F
روابط اجتماعی
  • احتراز کننده و منفعل، به گونه ای که این دیگرانند که بایستی او را به جانب خویش بخوانند
  • سازش او با موقعیت ها کند است (انعطاف ناپذیر)
  • در بند عادات خود و واجد رفتارهایی قراردادی است.
  • نشان دهنده فردی است سرزنده و علاقمند به زندگی جمعی
  • فردی که واجد هم حسی با دیگران است
  • انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان می دهد.
  • فردی صادق و رسا که می توان روی او حساب کرد.
  • خودنمایی، پر حرفی همراه با شوخی های مبتذل از دیگر رگه های این عامل می باشد.
  • سخن گفتن این گروه، شادمانه، پر انرژی است.
رغبت ها و توانایی ها
  • در مشاغلی که مستلزم وقت و اهتمام اند، بیشتر دیده می شوند.
  • پژوهشگران برجسته بیشتر از F- ها هستند.
  • در افراد بهنجار، F- ها واجد استعداد کلامی بارزتری می باشند.
  • در رهبری موفق ترند.
  • فرد بیشتر قابل رویت بوده، پرحرف تر و برون ریز تر است
  • فرد سرزنده،شخصیت خود را سریع تر آشکار می سازد
  • سر زنده ها با شدت بیشتری خلق خوی خود را عرضه می کنند و دیگران را به واکنشی قوی تر نسبت به رگه های خلقی خود وا می دارند.
  • خوش بینی نسبت به زندگی
  • افرادی بدیع و سرشار از امکانات سازشی
  • فروشندگان موفق عموما از سرزنده ها هستند.

عامل(G): خلق استوار – خلق نارس و وابسته

این عامل با مفهوم «فرامن» در نظام روان تحلیل گری مطابقت دارد و هدایت ایگو و سرکوب نهاد را نشان می دهد. ابراز پشتکار مشخص کننده این عامل می باشد.

  نا پایبندی به قانون -F پایبندی به قانون +F
روابط اجتماعی فردی بی توجه به درخواست های اجتماعی و در عین حال متوقع، که خود را با جریان و سوگیری مشخصی در زندگی، هماهنگ می سازد. بیشتر فردی است ناپایدار و بی اخلاق. فردی هوشیار به ملاحظات اجتماعی و واجد احساس مسؤلیت است، که در روابط خویش محتاط و در زندگی روال ثابتی را دنبال می کند. این گونه افراد دوستان بیشتری را به سوی خود جلب می کنند.
رغبت ها و توانایی ها گرایش به این قطب، به خصوص زمانی که با سلطه E+ها(سلطه گری) همراه باشد، مشخصه افرادیست که برای خود قانون هستند.

پژوهشگران برجسته و ورزشکاران، بیشتر تمایل به این قطب دارند.

خود را از نظر اخلاقی درست و پاسدار آداب و اصول اخلاقی می دانند. دوست دارند دیگران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و مصاحبت با افراد کارامد را بر دیگران ترجیح می دهند.

این افراد واجد پشتکار، توانایی پیش بینی آینده، سازمان دهی فکر، دقت عمل و نظم افراطی اند. رهبران گروه ، بیشتر از G+ها هستند.

عامل (H): جسور – ترسو

  ترسو -F جسور +F
روابط اجتماعی
  • مشخصه فردی است در خود فرو مانده، و روابطش با محیط سرد و فاصله جویانه می باشد.
  • یکی دو دوست صمیمی را بر جماعت ترجیح می دهد و رغبت هایش نسبت به جنس مخالف تقلیل یافته است.
  • جامعه طلبی است گروه جو، که به دنبال دستیابی به هیجان هر چه بیشتر در روابط خویش با محیط است.
  • میل دارد خود را در رأس دیگران قرار دهد و واجد روحیه ای است ماجراجویانه که با حساسیت پایین به تهدید و خطر همراه است.
  • حساسیت کمتری به منهیات اجتماعی دارد و رغبت هایش نسبت به دیگری و جنس مخالف واقع گرایانه است.
رغبت ها و توانایی ها این افراد کند، اما واجد دقت عمل اند و از مشاغلی که مستلزم تماس با اشخاص است، پرهیز می کنند.
  • فروشنده ها و خلبان ها بیشتر از H+ هستند.
  • رغبت های هنری و احساسی در بیشتر افرادی که به این قطب گرایش دارند، دیده می شود.

 عامل(I): حساسیت هیجانی ـ زمختی (نرم خو ـ کله شق)

این عامل با تمایز ویلیام جمیز بین «حساس-غیرحساس» ارتباط نزدیک دارد. «آیسنک» نیز این عامل را تحت الگوی «ملایم ـ سخت» ارایه داده است.

  کله شق و غیرحساس  -F نرم خو و حساس +F
روابط اجتماعی فردی که به این قطب گرایش دارد، کمتر تمایلات شخصی خود را دنبال می کند و بیشتر برای پذیرش واقعیات دنیای ملموس و احساس مسئولیت در قبال تعهدات  زندگی، آماده است. قرار گرفتن در قطب مثبت، نشان دهنده فردی است با علاقه مندی به زندگی گروهی، که سعی در جلب توجه دیگران، به سوی خویش دارد.
رغبت ها و توانایی ها
  • فردی با گرایش بیشتر به کارهای عملی، که واجد نقطه نظرها و رفتارهایی است که می توان تمایل به طبیعت جویی از اخلاق و آداب بورژوایی را در آن باز شناخت.
  •  I- ها عملا بازده بیشتری دارند
  • رهبران گروه بیشتر از I- ها هستند، زیرا فضای حساسیتی فرد ناچیز بوده و کمتر بر سر تمایلات فردی با دیگران دچار مشکل است.
  • دوستی با I- ها از راحتی کمتری برخوردار است.
  • فردی آرمانی نگر، با نقطه نظرهای اجتماعی و سیاسی که بر علیه هر نوع واقع نگری محض است.
  • فقدان نیاز به مجازات مجرمین، واجد باورهای «روسو گونه» در خوب بودن فطری انسانی و دریافت دنیا به منزله محلی پر آرامش.
  • این افراد ذهنی شهودی و تخیلی دارند و واجد باورهایی هستند که منطقا به دنبال امیال دوره کودکی می باشند.
  • در گروه های کوچک، با اصطلاحاتی نظیر پرت شدن از موضوع و بازداشتن گروه در رسیدن به یک تصمیم، از این افراد شکایت می شود.
  • I+ با خلاقیت های هنری و علمی مربوط بوده و هنرمندان و دانشمندان نسبت به گروه بهنجار از حساسیت هیجانی بیشتری برخوردارند. به هر حال در گرایش به این قطب رغبت های زیبا شناختی و ظرافت های زنانه، بازشناخته شده است.

عامل(L) : شکاک  زودباور

  زودباور -F شکاک +F
روابط اجتماعی افرادی که به این قطب گرایش دارند، با علاقه مندی به جامعه و دیگران مشخص می گردند. این افراد شاد و زود جوش اند و در برابر موقعیت ها سازش پذیرند. رگه هایی که این قطب را اشباع می کنند(خشن، بی اعتنا، بدگمان، بدخلق و بی انعطاف)، ترسیم گر شخصی ضد اجتماعی است. این افراد خود را واجد رفتارهای بسیار صحیح می دانند و از افرادی که خود را برتر از دیگران می دانند، ابراز کسالت می کنند (بیانگر تمایل به حسادت).        
رغبت ها و توانایی ها گرایش به آرمان نگری در این افراد وجود دارد. فردی است که علایق فراوان نسبت به زندگی روانی و درونی خود نشان می دهد.

 عامل (M): خیال پردازی ـ اهل عمل

  اهل عمل -F خیال پردازی +F
روابط اجتماعی فردی که به این قطب گرایش دارد، شخصی است با علاقه مندی به دیگران و زندگی جمعی که خود را تابع آداب و مقررات اجتماعی می داند. فردی که به این قطب گرایش دارد، شخصی است که راه خود را دنبال می کند، بدون آنکه به قرارداد و خواسته های زندگی جمعی، توجهی داشته باشد.
رغبت ها و توانایی ها علاقه مندی به امور عملی، واجد دقت عمل، کارآمد، فردی منطقی و مستقل با واقع نگری قراردادی. پیچیدگی در افکار خویشتن و عدم تمایل به تغییر عقاید، در پاسخ بی رحم، عدم احساس مسؤلیت در رابطه با چیزهای عملی و دنبال کاری که احتمالا از نظر خویش بسیار درست تلقی می گردد.

عامل(N) : ظرافت کاری – سادگی بی ظرافت

این عامل به وضوح در بررسی های زنان مشاهده شده است، اما چون در آزمون عینی و در پرسشنامه هایی که به گروه مردان ارایه شده است، نیز مشاهده گردیده، می توان گفت که عامل عمومی مهمی در بررسی شخصیت است، گرچه قسمت وسیعی از شخصیت را در بر نمی گیرد.

  سادگی بی ظرافت در روابط(خود افشاگر) -F ظرافت کاری در روابط(حسابگر) +F
روابط اجتماعی افراد با گرایش به این قطب، واجد علاقمندی به دیگران بوده و در روابط شان آسان گیر می باشند. فردی که در این قطب قرار می گیرد، در روابط خویش با محیط سخت گیر، سرد و عقلی نگر است.
رغبت ها و توانایی ها افرادی کم مهارت و فاقد ذوق و ظرافت. به نظر می رسد که نشان دهنده گرایش به عقلانیت استحکام یافته و فکری دقیق، تمرین یافته و مؤثر است. N+ها همچنین واجد ذوق ظریف هنری اند.

 عامل(O) : بی اعتمادی اضطراب  آمیز  اعتماد توام با آرامش

این عامل یکی از مولفه های مهم عامل درجه دوم اضطراب می باشد.

اعتماد توام با آرامش(ایمن) -F بی اعتمادی اضطراب  آمیز (ناایمن) +F
فردی آسوده و غیر حساس است.

 

  • فردی که O+ است، با جدال های درونی شده ای روبروست که او را در معرض تجسمات و برانگیختگی هایی قرار می دهد که قابل کنترل و مهار نمی باشند. فرد در برابر واکنش به این جدال های درونی شده، به نقادی درونی خویش می پندارد و در ارزیابی هایش همواره با کم ارزندگی (احساس کهتری) مواجه می گردد.
  • اضطراب، افسردگی، هراس و ضعف روانی از جمله اختلالاتی می باشند، که در گرایش افراطی به این قطب دیده می شود.
  • گروه روان آزرده ها و بزهکاران در این عامل گرایش معناداری به قطب مثبت نشان می دهند.

عامل Q۱: محافظه کار – تجربه گرا

به این عامل از طریق ارزیابی های شخصیت دست نیافته اند. بلکه این عامل به وضوح در بازخوردها پدیدار می شود. مع ذلک دارای نقشی آشکار در شخصیت کلی است. فرد بنیادگرا(محافظه کار) خود را بیشتر درون نگر، جلوه می دهد، بیشتر به رویدادهای اساسی علاقمند است و به طور کلی بیشتر به امور عقلی و کلی می پردازد.

اشخاصی که دارای نمره مثبت در این عامل هستند(Q۱+) افراد مطلع تری هستند، کمتر در بند قیود اخلاقی اند، و به طور کلی بیشتر گرایش به تجربه زندگی دارند.(تجربه گرا)

این عامل و سه عامل باقیمانده دیگر با یک حرف (Q) مشخص شده اند، زیرا هنوز موجودیت آنها را در سلسله عواملی که می تواند زمینه ارزشیابی ها را فراهم سازند، ثابت نکرده اند.

عامل(Q۲):  مسلط بر خود  متکی به دیگران

همان طور که از پاسخ های این پرسشنامه بر می آید، این عامل نشان می دهد که فرد مصمم، عادت دارد، خود را به تنهایی رهبری کند، بدون آنکه لزوما در روابط خود با دیگران سلطه جو باشد.(Q۲+)

شخصی که دارای عامل Q۲– است، ترجیح می دهد با دیگران کار کند، در مشکلات با دیگران تصمیم می گیرد، دوست دارد که ارزش او را بدانند و او را مورد تایید قرار دهند. او تابع مقررات و آداب و رسوم است و از مد پیروی می کند.

عامل(Q۳): مهار کردن اراده و پایداری خلق وخو

این عامل قرابت هایی با عامل C و G دارد، مع ذلک در سنجش ها به وضوح، پایدار نمی شود و هنوز به عنوان عاملی قلمداد و طبقه بندی می شود که حاصل پاسخ هایی است که افراد دارای هوش پایین به پرسشنامه داده اند.

افرادی که از لحاظ عامل Q۳ مثبت هستند می توانند هیجان ها و رفتار خود را کاملا مهار کنند، تمایل به سرپوشی دارند، با هوش و دارای دقت عمل اند، ولی در عین حال لجباز نیز هستند. وقتی افرادی در این عامل غنی هستند، دور هم جمع می شوند، کارآمدی عمومی و عینیت گروه را بالا می برند. دلایلی وجود دارد که می توان چنین فکر کرد که افرادی که در این عامل قوی هستند، تمایلی به ریاضیات داشته باشند.

عامل(Q۴): تنش عصبی(مضطرب  آرام)

Q۴+ نشانگر کسی است که تنیده، تهییج شده، در پیچ وتاب، تحریک پذیر و ناشکیبا است. این نوع آزمودنی بیش از حد ظرفیت خود کار کرده، نمی تواند غیر فعال باقی بماند. سنجش ها نوعی همبستگی بین این عامل و توانایی و علاقه نسبت به جنس مخالف را نشان می دهند، ممکن است بتوان آن را به عنوان عامل سر کوفتگی جنسی، قلمداد کرد.

مشابهت هایی بین این عوامل و مقوله های بالینی :

  •  A و H دو عامل روان گسیختگی هستند
  • عامل O با اضطراب شناور یا ضعف روانی مطابقت دارد،
  • عامل F متمایز کننده هیستری تبدیلی، روان آزردگی و افسردگی است.
  • عامل Q۳ معرف خلق وخوی وسواسی است
  • عامل L مؤلفه ای از پارانویاگونگی است
  • عامل C نورز گرایی را می سنجد.

یک نظر بگذارید

دلیل بازگشت وجه