آرکتایپ یا کهن الگوی نابودگر (OUTLAW)
زمانی که کهن الگوی نابودگر در وجود ما فعال می شود، یعنی توان رها کردن موقعیت فعلی و جلوگیری از زیان بیش از پیش را می یابیم.
نابودگر فردی است که قربانی حوادث و شکست های متعددی شده و خواهان بازسازی مجدد زندگی خویش است. او کسی است که راه و تجربه های جدیدی را در زندگی اش انتخاب می کند. در دنیای مدرن امروز، خیلی ها از کارهای نابودگر وحشت می کنند، ولی بسیاری از روایت های اسطوره ای از زندگی تازه ای که پس از یک مرگ یا شکست پدید می آید صحبت می کنند. اگر با نابودگر وجود خود دوست شویم، ترس از دست دادن آنچه داریم از ما دور می شود و می توانیم به ناشناخته ها اعتماد کنیم.
سفر قهرمانی، سفر ساده ای نیست و با موانع ریز و درشتی همراه میباشد. زمزمههای درونی که مانند اژدها به جان ما میافتند و سعی میکنند از ادامه سفر بازمان دارند.
زمزمه هایی مانند ”نمیتوانی”، ”هیچ وقت نتوانستی” و “هرگز موفق نمیشوی“. باید با شجاعت با این موارد روبرو و با کمک کهن الگوی ویرانگر، آنها را از میان برداریم و به مسیر خود ادامه دهیم.
این زمزمهها گاهی به سایهها مربوط هستند. به خودهای احتمالی که سرکوب شدهاند، مورد نفرین قرار داشته اند و فرصت رشد نداشته و زیان آور بنظر میرسند.
زمزمه ها همیشه جنبه درونی نداشته و گاهی توسط اطرافیان، مانند پدر و مادر به ما القا میشود. در اینجا هم، راه حل دقیقا مانند بالاست.
البته باید توجه کنیم که نیازی به درگیری با پدر و مادر و خدشه دار کردن حایگاه آنها وجود ندارد. باید به ندای درون گوش فرا داد و زندگی را بر آن اساس پیش برد.
نابودگر خواص مفید دیگری نیز دارد.
بطوریکه موجب میشود، بیپرده با مفهوم مرگ و نیستی روبرو شویم و آنرا باور کنیم. بر این اساس، درک میکنیم که تا ابد فرصت نداریم تا زندگی خود را سر و سامان داده و مثلا روابط خود را با همسر، فرزند و دوستانمان، بهبود بخشیم.
بسیاری از مردم، نسبت به ویرانگر، دید مثبتی ندارند. در حالیکه ویرانگر، نقش تسویه کننده و پالاینده را در زندگی ایفا و کمک میکند تا چیزهای زائد را از وحود خود، دور بریزیم و جنبه درونی خود را پاکیزه نماییم.
همانند آپارتمانی که اگر از اسباب و اثاثیه غیر ضرور عاری نشود، دیگر جای تنفس نداشته و عملا تبدیل به انبار ضایعات خواهد شد.
نابودگر همچنین به ما کمک میکند تا با رها کردن خویشتنهای دروغین و نقابهایی که تمام بخشهای شخصیتمان را پنهان نگاه داشتهاند، به مقام فردیت دست یابیم. بعد از این مرحله می توانیم کشف کنیم که دقیقا که هستیم و چه باید بکنیم.
هدف: رشد، دگردیسی
ترس: رکود یا نابودی، مرگ بدون تولد دوباره
روش پاسخ به موقعیت (مشکل): توسط آن مشکل نابود شدن یا آن را نابود کردن
کاری که باید انجام دهد (تکلیف و وظیفه): یادگیری رها کردن، تغییر، پذیرش میرایی
هدیه: فروتنی، پذیرش