آپولو
مرد آپولو معمولاً یا پدر خوبی است یا پدری خنثی. آپولو استانداردهای منصفانه میگذارد و به بچهها پند و اندرز میدهد. فاصله عاطفی با فرزندان، بزرگترین مشکل آپولو است. آپولو هرگز فرزندان خود را نوازش نمیکند و متوجه عواطف پنهان بچهها نمیشود. در واقع رابطه آپولو با فرزندانش نیز رابطهای عاطفی نیست بلکه رابطهای است در چارچوبها و استانداردهای تعریف شده
آتنا
زنی با کهن الگوی آتنا برای تربیت و نگهداری فرزند خود برنامه خاصی دارد و کاملا بر طبق آن عمل میکند. در صورتی که فرزند آتنا دچار مشکلی بشود، برای زن آتنایی بسیار عذاب آور و ناراحت کننده است و دائما در این فکر است که کجای کارش ایراد داشته است. آتنا در نقش یک مادر بی صبرانه مشتاق رسیدن فرزندانش به سن بلوغ است تا بتواند با آنها صحبت کند و در انجام کارهای مورد علاقه شان به آنها یاری رساند
آرتمیس
برای زنی با کهن الگو آرتمیس که دوست دارد اندامی ورزیده و بلند بالا داشته باشد، حاملگی حس خوبی نیست. احساس غریزی مادر شدن به او دست نمی دهد، مگر اینکه کهن الگوی دیمیتر در او فعال باشد. کهن الگو آرتمیس از نداشتن فرزند ناراحت نمیشود. با وجود این بچه ها را دوست دارد و در صورتی که صاحب فرزند شود، مادر خوبی می شود. مادری با کهن الگو آرتمیس در برابر فرزندی که با ماری بر دوش به خانه می آید، واکنشی مطبوع نشان می دهد و با شادمانی همراه فرزندانش به اسکی و اردو می رود
آرس
معمولا به صورت اتفاقی صاحب فرزند می شوند. پدری با کهن الگوی آرس ممکن است نتواند از نظر احساسی یا حتی مالی از فرزندانش حمایت کند و در زندگی خانوادگی حضوری پررنگ داشته باشد. ولی اگر مردی با کهن الگو آرس در زندگی فرزندان خود حضور داشته باشد، حضوری پررنگ دارد. طبیعت در لحظه بودن اسطوره آرس باعث می شود بتواند به خوبی به فرزندانش حس پدر داشتن را منتقل کند. مردی با کهن الگو آرس فردی است دست و دلباز، البته اگر چیزی برای بخشیدن داشته باشد
آفرودیت
زنی با کهن الگو آفرودیت بچه ها را دوست دارد و بچه ها هم او را دوست دارند. بچهها بدون قضاوت با زن آفرودیت برخورد می کنند و جذابیت کهن الگو آفرودیت را می ستایند. آفرودیت قابلیت های بچه ها را بیرون می کشد و آنها را تشویق می کند و بچه ها در کنار آفرودیت احساس خلاقیت، سرزندگی و با استعدادی می کنند. آفرودیت بچه ها را هم افسون می کند و به خودش جلب می کند. آفرودیت به فرزندان خودش، آزادی و استقلال می دهد به شرطی که کمی انرژی دیمیتر هم در او باشد
پرسفون
زن با کهن الگو پرسفون مادر خود را مادر واقعی می داند و خود را دختری میبیند که ادای مادر بودن در می آورد. پرسفون در تربیت و رسیدگی به فرزندانش احساس ناتوانی و بی عرضگی میکند. از آنجایی برای زن با کهن الگوی پرسفون استفاده از قدرت در روابطش امری غریب است، نمی تواند برای فرزندانش حد و مرز قائل شود، تسلیم خواسته هایشان شده و قادر به محدود کردن آنها نیست
پوزیدون
فرزندان مردی با کهن الگو پوزیدون یا خیلی خوب حمایت و تربیت می شوند یا اصلا این اتفاق رخ نمیدهد. مردی با کهن الگو پوزیدون که در کودکی توسط پدر و مادر خود پذیرفته شده، می تواند پدری عالی باشد. در عین حال پوزیدون می تواند پدری بد باشد که در این صورت همسری بد هم خواهد بود. بدرفتاری پوزیدون با همسرش خیلی وقتها به فرزندان هم سرایت میکند. فرزندان پدری با کهن الگوی پوزیدون از رفتارهای خشمگین او رنج میبرند و هرگاه بتوانند، آنها نیز چنین رفتارهایی از خود نشان میدهند. دختران با انرژی پوزیدون معمولا خود را با دردی که از رفتار پدر می بینند، سازگار می کنند و معمولا می توانند نقش نجات دهنده ها را بازی کنند
دیمیتر
برای زنی با کهن الگو دیمیتر هر چقدر بچه کوچکتر، ناتوان تر و پر خورتر باشد، انرژی دیمیتری و مادرانه آنها را بیشتر تخلیه میکند. بارداری برای آنها بسیار زیباست. اینکه مادری با کهن الگو دیمیتر بتواند تاثیری نیکو بر فرزندان خود بگذارد و در نتیجه مورد لطف و ستایش آنها قرارگیرد، مشروط به این است که او با کدام جنبه کهن الگو دیمیتر همسانی کند. با کهن الگوی دیمیتر “پیش از ربوده شدن” دختر و یا کهن الگوی دیمیتر “پس از ربوده شدن” دخترش. قبل از واقعه ربوده شدن پرسفون ، دیمیتر به محیط و جهان اطراف خود اعتماد داشت و بدون دل نگرانی به زندگی می پرداخت (همان طور که پرسفون با خیال راحت در چمنزار مشغول بازی بود). اما پس از ربوده شدن دختر، دیمیتر خشمگین و افسرده شد، کوه المپ را ترک کرد و از بازی زندگی دست شست
دیونوسوس
مردی با کهن الگو دیونوسوس به خودی خود آن قدر کودک است که نمیتواند خیلی به فرزندانش بپردازد. به قدری خودش سرویس میگیرد که جایی برای سرویس گرفتن فرزندش باقی نمیماند. دیونیسوس گاهی شاد و هیجان زده است و گاهی افسرده و ناامید. کهن الگوی دیونیسوس به هر چه در لحظه حاضر میگوید اعتقاد دارد، ولی نمی توان بعدا برای انجام آن به دیونیسوس اتکا کرد. بی ثبات و غیرقابل اتکا است. پدری این چنین موجب میشود کودکان کاملا بی ثبات و بی اعتماد بار بیایند
زئوس
زئوس تایپ در ازدواج و تمایل به فرزند هم در پی یافتن اتحاد است که بتواند قلمروی خودرا گسترش دهد. زئوس دوست دارد خانوادهای پرجمعیت تشکیل بدهد و خواهان بچه ها و نوه های بسیار است تا تدوام نسل یابد و به پیشرفت فرزندان خود کمک می کند. فردی با کهن الگوی زئوس فرزندانش را در عرصه تحصیل و حرفه راهنمایی می کند و آنها را حمایت می کند. زئوس از نظر احساسی با فرزندانش فاصله دارد و پدری مقتدر است
هادس
هادس پدری غمگین خواهدبود که ویژگیهای پدرسالارانه دارد و به نظم و ترتیب اهمیت زیادی میدهد، احساسات خود را بروز نمیدهد و نمیتواند فرزندانش را طوری تربیت کند که در این دنیا موفق باشند. او ممکن است بتواند غنای زندگی را با فرزندانش تقسیم کند و به آنها برای پیشرفت در دنیای تجسم و تخیل کمک کند. فرزندان برونگرا معمولا نمی توانند رابطهی خوبی با پدری با کهن الگو هادس داشته باشند
هرا
زنی با کهن الگو هرا معمولا صاحب فرزند میشود، زیرا این کار را جزء وظایف همسری خود و عامل تحکیم روابط با همسرش میداند. کهن الگوی هرا چندان هم غریزه مادری ندارد و در واقع فرزند را زنجیری بر پای شوهرش میداند، مگر اینکه از کهن الگوی دیمیتر سهمی داشته باشد. برای زنی با کهن الگو هرا فرزند در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در برابر فرزندان، از شوهرش دفاع میکند. در صورت لزوم گزینش میان شوهر و فرزند، زنی با کهن الگوی هرا حاضر است برای حفظ شوهر نیازهای فرزند را نادیده بگیرد
هرمس
نکتهی مثبت در پدری با کهن الگوی هرمس این است که خوب میداند چگونه با فرزندانش بازی کند و از همراهی با آنها لذت ببرد. هرمس میتواند قوهی تخیل خود را به کار اندازد و درست مثل یک کودک رفتار کند. وقتی هرمس با فرزندش است هم او و هم فرزندش از وجود یکدیگر لذت میبرند. پدری با کهن الگو هرمس این ایده را به فرزندانش القا میکند که زندگی مجموعهای است از ماجراجوییهایی که باید از آن لذت برد. درکنار توجه نکردن به مرزها و بیثباتیها، ممکن است پدری با کهن الگوی هرمس ، در خانواده حضور نداشته باشد و آنها را ترک کند
هستیا
زنی با کهن الگو هستیا ، به خصوص اگر قدری هم دیمیتر داشته باشد، مادری فوق العاده میشود. اما گاهی گرایشش به درون موجب فاصله گیری او از فرزندانش میشود و مهر و محبتش به شدت رنگ میبازد. معمولا فرزندانش را آزاد میگذارد تا خودشان راهشان را انتخاب کنند. مادری با کهن الگوی هستیا در مواظبت و نگهداری از فرزندان برای ایشان خانهای پر از آرامش و امنیت فراهم میآورد. اگر چه غالبا ارتباط سالمی با فرزندان خود دارد، اما چنین مادری در کمک به فرزندان برای حل مشکلات اجتماعیشان و یا انتخاب راههای پیشرفت حرفهای و مادی موفق نیست
هفائستوس
بسیاری از مردان هفائستوس ترجیح میدهند فرزندی نداشته باشند، به ویژه اگر دوران کودکی شادی را تجربه نکرده باشند. برای مرد هفائستوس ارتباط برقرار کردن با فرزند سخت است .حرف هایی که پدر هفائستوس میزند همیشه در لفافه و به شکل متلک است و فرزندان او ترجیح میدهند خیلی دور و برش آفتابی نشوند. فرزندان پدر هفائستوسی از او به خاطر اقتدار طلبی و کم حرف بودن ایراد میگیرند