آرکتایپ یا کهن الگوی آفرینشگر (CREATOR)
زمانی که کهن الگوی آفرینشگر در وجود ما فعال می شود، یعنی به موقعیتی رسیده ایم که توانایی خلق آن چیزهایی که در ذهن و قوه تخیل مان می گنجد را داریم.
آفرینشگری، یعنی توانایی پدید آوردن آثار ادبی، هنرهای زیبا، موسیقی و یا کارهای هنرمندانه. در حالی که آفرینشگر، یک کار آفرین، مخترع، نو آور و بطور کلی هر فردی است که بصورت روزانه و فعال از قوه تخیل خود در مسیر زندگی شخصی و کاری اش استفاده می کند. آفرینشگر ممکن است آنقدر انعطاف ناپذیر شود که همه چیز و همه کس را وسیله ای برای انجام دادن نقشه های هنری خود قرار داده و این گونه زندگی خود و دیگران را از لحظه های لذت بخش خالی کند.
این آرکتایپ و اساسا قدرت آفرینندگی، یکی از بزرگترین موهبتهای در دسترس انسانها میباشد.
آفرینندگی، با حس خلاقیت انسان رابطه مستقیم دارد. حسی که به ما کمک می کند تا بتوانیم همه چیز را در عالم خیال خود تصور کرده و در نهایت، در عالم واقع، پیاده سازی و اجرا کنیم.
با این حساب، می توانیم اهداف و مقصود نهایی خود را نیز، با کمک قدرت خلاقیت، تصویر سازی نموده و سپس در راه رسیدن به آن تلاش نماییم. بدیهی است، هر چه از هدف خود تصویر واضحتر و شفافتری داشتهباشیم، سادهتر میتوانیم بدان دست یابیم.
جالب اینکه تمامی هنرمندان، از همان ابتدا درباره اثر هنری خود، تصویر شفافی در ذهن دارند و دقیقا میدانند قرار است چه چیزی را خلق نمایند.
تمامی ورزشکاران موفق، از ابتدا لحظه پیروزی خود را در ذهن خلق نموده و با آن زندگی میکنند و در عین حال، تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن لحظه مهم، به کار میبندند.
نکته مهم اینکه، اگر عاقبت بدی را جهت کاری در نظر بگیریم، احتمالا به همان عاقبت دچار خواهیم شد و اگر عاقبت خوب و مثبتی را در نظر بگیریم ، اتفاق مثبت، خواهد افتاد.
بهمین دلیل به رانندگان مسابقات اتومبیلرانی توصیه میشود که به جاده چشم بدوزند و به دیوارهای اطراف نگاه نکنند. چرا که در صورت نگاه کردن به دیوار، احتمال انحراف از جاده و برخورد با دیوار افزایش خواهد یافت.
البته هدفگذاری میبایستی همواره با واقع بینی همراه باشد. بعبارت دیگر، باید واقعیات زندگی را پذیرفت.
همه ما پیر میشویم. نمیتوان مانع پیری شد. ولی میتوان در طول ایام پیری نیز با کمک حس خلاقیت، که هیچگاه از بین نمی رود،کارهای بزرگی انجام داد و به اهداف بلندی دست یافت.
کما اینکه بسیاری از شعرا و هنرمندان، در ایام پیری خود، آثار برجسته ای را خلق نموده و این آثار در طول تاریخ ماندگار شدهاند.
شاید بهترین روش زندگی، تعیین هدف و مقصد بصورت شفاف، با وام گیری ازقدرت خلاقیت باشد. در این صورت، با حرکت در مسیر اهداف و مضاعف نمودن تلاش و کوشش، میتوان به اهداف دست پیدا کرد. مضافا اینکه صرف حرکت در مسیر اهداف، به انسان حس رضایت خاطر بی نظیری میبخشد.
نکته آخر اینکه، اهداف ما جنبه قطعی ندارند و ممکن است در طول زمان و برحسب شرایط، دستخوش تغییرات جزیی و کلی شوند. زندگی جاریست و تغییرات نیز جزئی از آهنگ زندگی محسوب میشوند.
هدف: آفرینش زندگی، کار یا واقعیتی تازه از هر نوع
ترس: غیر اصیل بودن، آفرینش نامناسب و وضعیت قدرت تخیل
روش پاسخ به موقعیت (مشکل): پذیرش این موضوع که اژدها یا مشکل، بخشی از خویشتن است، بخشی از آنچه که فرد آفریده است و اشتیاق به این که واقعیت دیگری بیافریند
کاری که باید انجام دهد (تکلیف و وظیفه): آفرینش خویش و پذیرش خویش
هدیه: اعتماد، خلاقیت، هویت و حرفه