تیپ شناسی MBTI چیست و چه کاربردهایی دارد؟
کلمه MBTI مخفف عبارت Myers-Briggs Type Indicator است که در فارسی تحت عنوان سنخ نمای مایرز و بریگز (یا بهسادگی تیپ شناسی MBTI) ترجمه شده است. MBTI یک ابزار شناسایی ترجیحاتِ شخصیتی است و در نهایت تیپ شخصیتی (Personality Type) افراد را معین میکند. با استفاده از بینشهای بهدستآمده از MBTI میتوانید با جنبههای مختلف شخصیتتان آشنا شوید و به توانمندیها و ظرفیتهای درونیتان پی ببرید.
تیپ شناسی MBTI اولین بار توسط کاترین کوک بریگز و دخترش ایزابل بریگز مایرز در نیمه قرن بیستم ابداع شد. هدف این دو نفر این بود که به آدمها کمک کنند تا تفاوتهای بین خودشان و دیگران را بهتر درک کنند و به سازگاری و توافق بهتری برسند. چشمانداز مایرز و بریگز این بود که با کمک به بهبود روابط میان آدمها دنیا را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کنند. آنها برای جمعآوری شواهد و توسعه MBTI بیش از بیست سال زمان گذاشتند.
در حقیقت تیپ شناسی MBTI (که گاهی با عنوان شخصیت شناسی MBTI از آن یاد میشود) ابزاری است که میتواند در زمینهٔ خودشناسی، کشف استعدادها و توانمندیها، انتخاب شغل مناسب، پیدا کردن شریک عاطفی سازگار و پیشرفتِ کاری به آدمها کمک کند. ضمناً از بینشهای بهدستآمده از MBTI میشود در رشد و توسعهٔ شخصیت نیز استفاده کرد.
MBTI شخصیت افراد را در چهار بُعد میسنجد که وقتی این چهار بُعد در کنار هم قرار میگیرند، شانزده حالت مختلف ایجاد میشود که در حقیقت همان شانزده تیپ شخصیتی MBTI هستند.
تصویر زیر نمای کلی شانزده تیپ شخصیتی MBTI به همراه سه تا از مهمترین ویژگیهای آنها را نشان میدهد. رنگهای متفاوت تیپها نشاندهندهٔ طبایع (Temperaments) مختلف هستند.
تاریخچهٔ MBTI و نحوهٔ پیدایش آن:
پرسشنامه و نظریه امروزی که به عنوان MBTI مورد استفاده قرار میگیرد مدیون تحقیقات و پژوهشهای خانمها کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز است.
همزمان و با ترجمه کتاب سنخهای روانی یونگ در سال ۱۹۲۳ در آمریکا، مایرز و بریگز ایدهای که یونگ در آن کتاب مطرح کرده بود را با مشاهدات و نظریات خود همسو دیدند از این رو مصممتر شدند تا تحقیقات خود را روی افراد بیشتری مورد آزمون قرار دهند.
انگیزه اصلی آنان از این کار کمک به افراد برای درک بهتر خود و دیگران و آشنا شدن با جنبههای مختلف و نادیدنی وجودشان بود. مایرز و بریگز برای توسعه پرسشنامه خود از کمکهای تخصصی سنجشگران و روانشناسان کمک گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۴۳ اولین پرسشنامه MBTI تحت عنوان Form A را منتشر کردند.
پس از این مایرز و بریگز به مدت بیست سال پژوهشهای خود را به منظور اعتباربخشی به پرسشنامه MBTI ادامه دادند تا اینکه در سال ۱۹۶۲ سازمان خدمات آزمونهای آموزشی (ETS) نسخهٔ پژوهشی ابزار MBTI را به طور رسمی منتشر کرد.
نظریه تیپ در MBTI
در تیپ شناسی MBTI فرض بر این است که تیپ شخصیتی افراد با چهار حرف مشخص میشود، هر کدام از این چهار حرف (که به آنها ترجیح (Preference) گفته میشود) معنایی مشخص دارند، بر این اساس:
- ترجیح کسب انرژی: انرژی ذهنیتان از درون تأمین میشود یا بیرون؟
- ترجیح دریافت اطلاعات: چگونه اطلاعات را جمعآوری میکنید؟
- ترجیح تصمیمگیری: ترجیح شما در تصمیمگیری چیست؟
- ترجیح سبک زندگی: دنیای بیرون را چگونه سازماندهی میکنید؟
بر این اساس شما:
- یا برونگرا هستید یا درونگرا و این حرف نخست تایپ شما را معلوم میکند.
- یا حسی هستید و یا شهودی و این حرف دوم تایپ شما را معلوم میکند.
- یا فکری هستید یا احساسی و این حرف سوم تایپ شما را مشخص خواهد کرد.
- و در نهایت یا ساختارگرا هستید یا منعطف که این حرف چهارم تایپ شما را معین میکند.
به این ترتیب در مجموع ۱۶ تیپ شخصیتی خواهیم داشت که هر کس به یکی از این طبقهبندیهای شانزدهگانه گرایش بیشتری دارد.
ترجیحات MBTI
هر کدام از ترجیحات MBTI تعریف مشخصی دارند:
۱. ترجیح کسب انرژی
برونگراها (Extraverts):
|
درونگراها (Introverts):
|
۲. ترجیح دریافت اطلاعات
حسی (Sensing):
|
شهودی (iNtuition):
|
۳. ترجیح تصمیمگیری
فکریها (Thinkers):
|
احساسیها (Feelers):
|
۴. ترجیح سبک زندگی
ساختارگراها (Judging):
|
منعطفها (Perceiving):
|
افراد تأثیرگذار حوزهٔ تیپ شناسی عمقی، طبایع و MBTI
– دکتر کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) روانپزشک سوئیسی اولین بار در سال ۱۹۲۱ در کتاب سنخهای روانی نظریه تیپهای شخصیتی خود را مطرح کرد. یونگ در کتاب خود از هشت فرایند ذهنی (Mental Processes) صحبت کرد که با نامهای مختلفی مثل کارکردهای شناختی یا فرایندهای ذهنی شناخته میشود. این نظریه بعدها زمینهساز فعالیتهای تحقیقاتی مایرز و بریگز شد.
– دکتر دیوید کِرسی (David Keirsey) استاد دانشگاه کالیفرنیا، روانشناسی است که عمر خود را وقف توسعهٔ نظریه طبایع (Temperaments Theory) کرد. هرچند نظریه او و مایرز و بریگز تفاوتهایی در مفروضات و نتیجهگیریها دارد، اما بهطور کلی همپوشانیهای جالبی هم بین این دو نظریه وجود دارد. کرسی دربارهٔ چهار طبع پشتیبان، تجربهگرا، خردگرا و آرمانگرا صحبت میکند.
– دکتر لیندا برنز (Linda Berens) دکترای روانشناسی و متخصص توسعهٔ انسان و سازمان، نویسنده چندین کتاب و طراح دورههای آموزشی متعدد در حوزه تیپشناسی است. او پس از سالها مطالعه روی نظریهٔ یونگ، نظریهٔ جدیدی به نام سبکهای ارتباطی لیندا برنز (Linda Berens Interaction Styles) را ارائه کرد.
– دکتر جان بیبی (John Beebe) تحلیلگر یونگی و رئیس سابق انستیتو یونگ سانفرانسیسکو است. او از کارکردها توصیفی آرکتایپی ارائه داد که در نوع خود بسیار نوآورانه و بکر بود. بیبی بهطور تخصصی دربارهٔ نقش کارکردهای حوزهٔ ناخودآگاه (که با عنوان کارکردهای سایه-Shadow Functions نیز شناخته میشود) و تأثیر آنها بر روان فرد به بینشهای ارزشمندی دست یافته است.
– دانا دانینگ (Donna Dunning) دانشآموختهی دکتری در رشتهی روانشناسی آموزشی از دانشگاه ویکتوریا ایالات متحده میباشد، دانینگ در کنار تالیفات متعدد در خصوص MBTI، به طور ویژه روی مطالعه موفقیتهای شغلی و ارتباط آن با تیپ شخصیتی و همچنین کوچینگ بر اساس MBTI متمرکز است. کتاب «Ten Career Essentials» از تالیفات مهم دانینگ در زمینه امور شغلی است.
حقایقی دربارهٔ MBTI
- نزدیک به ۸۰ درصد کمپانیهای لیست Fortune 100 به منظور افزایش بهرهوری افراد و سازمانشان از MBTI استفاده میکنند. [+] (منظور از لیست Fortune 100، صد شرکت برتر در ایالات متحده است.)
- مطابق یکی از گزارشهای سایت Business Insider، ابزار MBTI مورد استفاده یکی از بزرگترین صندوقهای سرمایهگذاری دنیا (Bridgewater Associates) است.
- سایت مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) هم در یکی از مقالات خود به موضوع مناسبترین شغل از نظر تیپ شخصیتی MBTI اشاره کرده است. در همین مقاله به تعدادی از کمپانیهای بزرگ در آمریکا که از این ابزار استفاده میکنند اشاره شده است.
- سازمانهای بزرگِ دیگری که از این ابزار MBTI یا پرسشنامه طبایع کرسی استفاده میکنند شامل:
Bank of America، U.S Air Force، IBM, Coca Cola هستند.