آرکتایپ یا کهن الگوی یتیم (REGULAR GUY/GIRL)
زمانی که کهن الگوی یتیم در وجود ما فعال می شود، یعنی به این باور هستیم که باید در برابر شرایط احتیاط کنیم.
یتیم به مانند کودکی است که هیچ کس به نیازهایش توجه نمی کند و به او پاسخ نمی دهد. و یا به مانند بزرگسالی است که در دام ضعفهای درونی، وقایع اسفناک، اشخاص ستمگر، یا بیماری های جسمی گرفتار شده است. ما در مرحله یتیم، اغلب بدگمان می شویم و ستم دیدگی خود را توجیه می کنیم و پتانسیل این را داریم تا از اطرافیان خود سوءاستفاده کنیم.
کودکی که در آغاز خردسالی و هنگامی که هنوز به حد کافی رشد نکرده و امکان مراقبت از خود را ندارد و ناگهان از حمایت پدر و مادر محروم میشود.
والدین میمیرند یا او را ترک نموده و یا از او سوء استفاده میکنند. چنین کودکانی عزیز نیستند، تحت حمایت قرار ندارند، احساس امنیت نمی کنند و از آموزشهای زندگی بهرهای نمیبرند.
همانند وقتی که کودک درونمان احساس تنهایی، طرد شدگی، شکنجه شدن و فریب خوردن را دارد. هنگامی که معلم بصورت ناعادلانه رفتار میکند و همکلاسیها ما را مسخره میکنند.
صمیمیترین دوستانمان به ما نارو میزنند و ما را ترک میکنند. با پزشک پولکی روبرو میشویم که بدون پول، هیچ بیماری را درمان نمیکند. کارخانه داری را میبینیم که برای سود بیشتر، محیط زیست را آلوده میکند. آگهیهای تلویزیونی و تبلیغات به ما دروغ میگویند.
جالب اینجاست که ما معمولا یتیم درونمان را نمیپذیریم و او را طرد میکنیم و یا در بهترین حالت او را از دیگران پنهان میکنیم.
چراکه از لحاظ اجتماعی، همیشه باید خوب به نظر برسیم و آزرده شدن و زخمی بودن، در منظر دیگران، صورت خوشی ندارد.
هدف: بازیافتن امنیت
ترس: بهره کشی، آزار
روش پاسخ به موقعیت (مشکل): ناتوانی، آرزوی نجات و تن دادن
کاری که باید انجام دهد (تکلیف و وظیفه): بررسی درد و سرخوردگی به طور کامل و گشوده بودن برای پذیرش کمک از دیگران
مزایا: همبستگی، همدلی و واقع گرایی