آپولو
مردی با کهن الگوی آپولو با دوراندیشی و آینده نگری خود در دوران بازنشستگی وضع اقتصادی خوبی دارد. اگر آپولو اهل تجارت بوده باشد، حقوق بازنشستگی او با سرمایه گذاریهایی که کرده افزایش مییابد و اگر کارمند باشد، تا زمان بازنشستگی حتما صاحبخانه می شود
آتنا
گذشت دهههای زندگی آبستن تغییرات چندانی برای زنی با کهن الگوی آتنا نیست. آتنا در تمامی دوران زندگی پرتوان و فعال است. غالبا مدافع سازمانهای سنتی و نسبتا محافظه کار است. زن آتنایی به هنگام بزرگ شدن فرزندان خود، آنگاه که هر یک پی سرنوشت خود خانه را ترک میکنند به عزلت و غم نمینشیند، بلکه این را فرصتی برای انجام بهتر و بیشتر کارهای دیگر خود میداند
آرتمیس
زنی با کهن الگو آرتمیس هرگز آرام نمیگیرد و تحرک جوانی خود را حفظ می کند. اکنون شاید نوبت به جهانگردی و سیاحت در کشورهای مختلف است. نزدیکی و صمیمیت با جوانان و نیز توانایی جوان اندیشی همواره در آرتمیس حفظ می شود
آرس
بسیاری از مردان با کهن الگوی آرس به سالهای پایانی زندگی نمی رسند. ممکن است آنها در سال های میانی در تصادف، درگیری یا جنگ کشته شوند. اگر کشوری که مرد با کهن الگو آرس در آن زندگی می کند درگیر جنگ باشد، احتمال کشته شدن او زیاد خواهد بود. مرد با انرژی آرس که در خانوادهی کارگری زندگی می کند خوش شانستر است، چون در این دوره به بازنشستگی رسیدهاند و تمامی اعضای خانواده از هم مراقبت و حمایت می کنند
آفرودیت
بعضی از زنان با کهن الگو آفرودیت گنجایش دیدن زیبایی در درون چیز ها را دارند و همیشه کمی با چیزی که به آن چشم دارند عشق می ورزند. این گونه زنان با جذابیت و وقار پیر می شوند و توجه شان در سنین پیری کاملا به سوی خلاقیت و کارهایی است که در اجتماع انجام می دهند. این آفرودیت ها همیشه زنده دلند و دیگران را به خوشی دعوت می کنند
پرسفون
بدترین حالت برای زنی با کهن الگوی پرسفون این است که از میانسالی در چنگال عمیق افسردگی گرفتار باشد و این موضوع تا کهن سالی همراهش باشد. در این حالت پرسفون خود را مغلوب حس کرده و دور از واقعیت در بعد عالم زیرین باقی بماند. ولی اگر زنی با کهن الگو پرسفون در روند زندگی از مرحله دوشیزگی به ملکهای تحول یافته باشد، از آنجا که تجارب معنوی و عرفانی داشته، در سنین بالا به هیات ملوکانه زنی عاقل در می آید که از اسرار و رموز زندگی و مرگ آگاه است و از مرگ هراسی ندارد. اگر پیوند خود را با پرسفون جوان حفظ کرده باشد، بخشی از وجودش از نظر روحی تا ابد جوان می ماند
پوزیدون
فردی با کهن الگوی پوزیدون اگر توانسته باشد به خوبی هیجانات خود را مدیریت کند، زندگیای کامل و واقعی داشته است. در صورتی که کهن الگوی پوزیدون قادر به مدیریت هیجانات خود نشده باشد، تمامی واکنشهای او در زندگی غریزی بوده و همین باعث شده تا زندگیای پیچیده و همراه با درد و شکست داشته باشد
دیمیتر
زنانی با کهن الگو دیمیتر در واپسین سالهای زندگی خود به دو گروه تقسیم میشوند. بسیاری از دیمیترها در این مرحله زندگی بسیار خرسند و راضی و چون گذشته فعال و مشغولند. زندگی برایشان پر از آموزش و تجربه بوده و حال به دلیل واقع بینی و دست و دلبازی مورد احترام دیگران هستند. زنانی با کهن الگو دیمیتر که خود را مظلوم میانگارند، سرنوشتی متفاوت با گروه اول دارند. علت اصلی ناخرسندی آنها غالباً نومیدیها و نیز آرزوهای برآورده نشده دوران میانسالی است. در این مرحله، آنها با کهن الگو دیمیتر غمگین و خیانت شده که در معبدش به عزا نشسته و به هیچ چیز اجازه زندگی و بقا نمی دهد، احساس نزدیکی می کنند. این زنان با کهن الگوی دیمیتر از سالهای نهایی زندگی خود بهرهای نمیبرند و با گذشت روزگار تلخکامتر می شوند
دیونوسوس
نوع گذر مردی با کهن الگو دیونوسوس از بحران های میانسالی سه الگو برای سال های پایانی زندگیش شکل میدهد. الگوی رایج اول عبارت است از ادامهی همان مشکلات میانسالی یعنی اعتیاد به الکل مشکلات کاری و روابط. الگوی بعدی ترکیبی است از ویژگیهای کهن الگوی دیونوسوس و ثروت به ارث رسیده که باعث میشود مردی با کهن الگو دیونوسوس در سال های پایانی زندگی همان حالتهای دوران جوانی را داشته باشد. الگوی سوم ، پختگی و بلوغ حالتهای کهن الگو دیونوسوس در اوست که باعث می شود کاملا در لحظه زندگی کند و همزمان احساساتی غنی داشته باشد
زئوس
مرد زئوس پسرانش را به عنوان رقبای خود به حساب میآورد. زووس حتی ممکن است با نوشتن وصیت نامه ای عجیب و غریب سعی کند اموال و دارایی هایش را حتی پس از مرگ هم کنترل کند. تلاش برای کنترل هر چیزی سرنوشت مردی است که فرمانبردار کهن الگوی زئوس در وجود خود است
هادس
کهن الگوی هادس در صورتی که تا میانسالی ادامه داشته باشد، تا پایان عمر همراه فرد خواهد بود. آشنایی با دنیای درون، دنیای رویاها و ارتباط با ناخودآگاه جمعی معمولا باعث میشود هادس از مرگ هراس نداشته باشد. هنگامی که انسان مرگی تدریجی دارد، در دوره تدریجی مرگ، ارتباطش را آرام آرام با دنیای اطراف از دست میدهد. هادس آهسته آهسته روابط خود را با مردم، اشیاء و آنچه مورد علاقه آنهاست کمرنگ می کند و به دنیای درون سفر می کند
هرا
برای زنی با کهن الگو هرا ، دوران بیوگی سخت ترین دوران زندگی است. او هرگز از درد فوت شوهرش التیام نمییابد چرا که با بیوه شدن نه تنها شوهر بلکه حس هویت و معنای زندگی خود را از دست میدهد، به طوری که احساس بی ارزشی میکند. با مرگ همسر، زنی با کهن الگو هرا که جنبه های دیگر وجود خود را هنوز پرورش نداده، از مرحله عزاداری به افسردگی مزمن، سرگردانی و تنهایی سوق مییابد. از آنجا که همیشه بیشترین اهمیت را به شوهر خود داده، با فرزندانش احساس نزدیکی و صمیمیت نمیکند. دوستان زیادی هم ندارد، زیرا همیشه معاشرتهای اجتماعی خود را محدود به دوستان و همکاران شوهر کردهاست
هرمس
اگر ویژگیهای منفی هرمس در میانسالی او شدت داشته باشد، در سالهای پایانی به ولگرد یا بی خانمانی تبدیل میشود که از جایی به جایی سفر میکند، درآمد بسیار کمی دارد و به سختی زندگی را میگذراند. برخلاف این گروه، مردی با کهن الگو هرمس که به شکل مثبت رشد کرده، یاد گرفتهاست راهنمای مسافران باشد و آنها را در طول سفر راهنمایی میکند. هرمس به استادی با تجربه تبدیل شده یا نویسندهای مجرب است که دانش و شناخت خود را با دیگران سهیم میشود
هستیا
در زنی با کهن الگوی هستیا همواره حالتی از “متانت و دانایی” نهفته است. در مواقع لزوم نیز در نقش عمه یا خاله مجرد به یاری اعضای خانواده میرود. دو بحران عاطفی که در زندگی زنان سنتی وقوع مییابد، آشیانه تهی و بیوگی است (آشیانه تهی به دورهای از زندگی زنان مادر اطلاق میشود که فرزندانشان همگی بزرگ شده و به دنبال سرنوشت خویش خانه را ترک کرده اند)، اما برای زنی با کهن الگوی هستیا که اغلب هم مادر است و هم همسر، هیچ یک از این نقشها نیاز مبرمی نیست و در نتیجه بر زن هستیا تاثیر نمیگذارد
هفائستوس
در سالهای پایانی زندگی، احتمال زیادی وجود دارد که مرد هفائستوس از خلاقیتش و کارهایی که انجام داده احساس رضایت کند. با این حال همچنان از نظر مهارتهای اجتماعی ناتوان و منزوی باقی میماند. ممکن است پیرمردی باشد که با لذت در کارگاه خود کار میکند و رضایت درونی دارد و یا پیرمردی گوشه نشین و منزوی که سایرین او را طرد کردهاند