آپولو
مردان با آرکتایپ آپولو جذب زنان مستقل و با لیاقت می شوند اما گاهی با آن وارد رقابت میشوند. با آنکه مردان آپولویی اهل شعر و موسیقی اند اما در رابطه با همسرشان خیلی احساساتی نیستند. این مردان برای انتخاب همسر علاقه را معیار قرار نمیدهند. زنان آفرودیتی که سرشار از احساس هستند و در لحظه زندگی می کنند، همسر مناسبی برای مردان آپولویی نیستند زیرا آپولو به دنبال یک رابطه بلند مدت است که توسط همسرش تحسین شود و برای او احترام قائل شود.
آپولو در ازدواج های سنتی به خوبی می تواند نقش شوهر خوب را بازی کند مخصوصا اگر همسرش به دنبال یک رابطه طولانی مدت باشد و به مادر شدن علاقه مند باشد.
مردان با آرکتایپ آپولو گمان میکنند می توانند عشق را در ازای دادن هدیه و چنین معاملاتی بدست بیاورند. به همین علت زمانی که عاشق کاساندرا شد، قول داد پیشگویی را به او آموزش دهد و در ازای آن کاساندرا عاشقش شود، او این شرط را برای فریب آپولو قبول کرد اما بعد از یادگیری، او را طرد کرد و به دلیل روحیه بی رحم و تنبه گر آپولو، هزینه زیادی در ازای جزا پرداخت کرد. سیبل، دافنه و مارپسا دیگر زنانی بودند که آپولو را با داشتن سیمای جذاب طرد کرند. زیرا او فاقد احساسات بود و به دلیل خوش سیما بودنش، مارپسا گمان میکرد در دروان کهن سالی او را طرد خواهد کرد سپس تصمیم گرفت ایداس، یک فرد معمولی را به عنوان همسر به جای آپولو فرمانروا انتخاب کند.
آتنا
من از مرد احساساتی و لوس و رومانتیک خوشم نمیاد، مردیکه میخواد وارد زندگی من بشه،باید باهوش و متفکر و موفق باشه، باید دنبال هدف باشه، بتونه درآمد خوبی کسب کنه، همیشه به فکر پیشرفت باشه، فقط هوش و سطح بالای تفکر اونه که میتونه منو سیرآب کنه، اگر بافکر و منطقی باشه خوشبختی در دسترس هردوی ما خواهد بود.
زنان با آرکتایپ آتنا، از مردان قدرمتند و با نفوذ مانند زئوس خوششان می آید. قدرت محرکه اصلی برای تحریک پذیری آنان برای پذیرش یک مرد به عنوان همسر خود است. آنها از مردانی با خصوصیات اخلاقی دل نازک، عصبی و حساس خوششان نمی آید زیرا این خصوصیات را برای توصیف بازندگان استفاده میکنند.
زنان آتنایی نیز همانند آفرودیت ها خودشان همسرشان را انتخاب میکنند و قهرمان بودن فرد، برای آنها مورد پذیرش است.
آنها بیشتر تمایل دارند وقتشان را وقف صحبت کردن درباره استراتژی ها کند و محرم مسائلی باشند که در پشت صحنه میگذرد. به همین علت است آنها عاشق مردانی میشوند که در کار هدفمند و جسور هستند. حتی گاها مردانی که در کار حیله گر هستند را بیشتر دوست دارند.
معمولا احساسی نیستند و تمایلی به برقراری رابطه حنسی ندارند. آنها بیشتر از فکرشان استفاده میکنند و بر خلاف آفرودیت ها با بدنشان بیگانه اند و صرفا بدنشان را به عنوان بخش مفیدی از وجودشان می دانند و تا زمانی که آسیب نبیند، از آن نا آگاه اند. او بیشتر تمایل دارد مردان، دوست یا استاد راهنمایش باشند تا عاشق. برخلاف آرتمیس که روابط جنسی را به عنوان ورزش مفرح و ماجراجویانه نگاه میکند، آتنا به عنوان بخشی از توافق لازم برای پیوند زناشویی نگه میکند و برای آنکه بتواند از رابطه جنسی اش لذت ببر باید خصیصه آفرودیت یا هرا را در خودش افزایش دهد.
آرتمیس
ویژگی جسارت و روحیه مستقل آرتمیس و همین طور پاک بودن روحش، او را میان مردان جذاب نشان میدهد. برخی از مردان آنها را به علت رفتار های جسورانه به عنوان یه دختر تحسین میکنند و برخی به جذب پاکی، بکارت و همذادپنداری اش با طبیعت میشوند.
زنان آرتمیسی از مردانی که بخواهد از رفتارهای جسورانه او انتقاد کنند و دائما سدی باشد جلوی راهش خوشش نمیاید و برایش تدعی کننده رابطه اش پدرش است. آرتمیس در چنین رابطه ای اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و سر خورده میشود و برای رسیدن به اهدافش با همسرش مشاجره میکنند. برای عدم مشاجره در رابطه است که آرتمیس جذب مردانی میشود که به او آزادی عمل بدهد و مشاغلی داشته باشد مرتبط با خلاقیت و یا یارسانی به دیگران. او دوست دارد همسرش مکمل او باشد و اگر نتواند او را در فعالیت هایی که به آن علاقه مند است همراه کنند، احساس می کند یکی از عناصر اصلی رابطه اش ااز بین رفته است و تمایلی به تسلط به شوهرش و مادری کردن برای او را ندارد. برای آنکه زنان با آرکتایپ آرتمیس بتوانند درکنار مردان با آرکتایپ آپولو رابطه زناشویی خوبی داشته باشد بایدکهن الگو آفرودیت را برای روابط زناشویی و کهن الگو هرا را برای زندگی متعهدانه تقویت کنند اما برای آنکه تغییر گریز است و دوست ندارند آزادی هایش از بین برود، اغلب مجرد می مانند.
من مردی رو می پسندم که بخاطر مرد بودن، خودش رو سَرتر از من ندونه، نه در تحصیلات،نه در دارایی، و نه حتی در فیزیک بدنی احساس ِدر راس هرم بودن و برتر بودن نکنه، یک زندگی مشترک با فعالیتها و منافع مشترک بدون رومانتیک بازی و احساساتی گری. اگر مردی بخاطر جنسیت مردانه اش بخواد به من زور بگه و یا من رو تحقیر کنه،با تمام توانم باهاش می جنگم و از این کار پشیمونش می کن.
آرس
مردان آرسی ترکیبی از جنگجویی و احساسات اند. او و آفرودیت عاشق و معشوق هم بودند و رابطه ی با دوام و طولانی مدت را در کنار هم سپری کردند، زیرا هر دوی آنها در لحظه زندگی میکردند و به علت احساسات لطیفی که دارشتند، می توانستند با تمام قهر و آشتی ها، رابطه طولانی مدتی را در کنار هم تجربه کنند.
زنان با آرکتایپ آتنا قضاوت خوبی درباره مردان آرس ندارند و آنها را تحقیر میکنند. زنانی که در رابطه به دنبال ثروت، شهرت، ثبات و امنیت هستند نیز همسران خوبی برای مردان آرس نیستند. معمولا مردان آرسی در نگاه اول به نظر آنها جذاب می آیند اما بعد از مدتی که آرس خشم خودش را علنی میکند، با سرعت از او فاصله میگیرند.
آرس با اغلب زن ها برخورد دوستانه دارد اما مردان را به عنوان دوست صمیمی خود انتخاب میکند. معمولا هم به راحتی احساست خود را بروز میدهد و بر اساس آن رفتار میکند و برایشان مهم نیست دیگران چه قضاوتی درباره اش دارند به همین دلیل آنها اغلب دچار مشکل میشوند.
آنها برای ازدواج برنامه ریزی نمی کنند اما فرار هم نمیکنند و ممکن است حتی در سنین پایین ازدواج کنند و بعد ها جذب زنی شوند که با ویژگی آرسی آنها سازگار تر باشد. زندگی متاهلی مردان آرس زمانی با دوام خواهد بود که شغل مناسبی داشته باشند، بتوانند با دوستانشان وقت بگذرانند و همسرش با ویژگی های آرسی او سازگاری داشته باشد در غیر این صورت زندگی بادوامی نخواهند داشت.
آفرودیت
من عاشق مردی هستم که منو از عشق و شور و هیجان به وجد بیاره، مردی با فیزیکِ جذاب و چهره ای خواستنی که هرلحظه منو از عشق سیراب کنه، مردی عاشق پیشه و رومانتیک که همیشه با کارهای جدید منو غافلگیر کنه و به زندگی مشترکمون تنوع ببخشه.اینکه چقدر روشنفکر و باهوش و تحصیلکرده است،اینکه چقدر اصالت خانوادگی داره ویا اینکه چه مقامی در اجتماع داره برای من اهمیت زیادی نداره، مهم اینه که ما بتونیم از زندگی حسابی لذت ببریم، لذت دونفره از تفریح و گشت و گذار، لذت هماغوشیهای مُدام.
ازدواج برای آفرودیت هیجان انگیز و پر از تجربه های زندگی است به شرط اینکه برایش دست و پاگیر نباشد و همیشه تنوع و تازگی داشته باشد. زنی با کهن الگو آفرودیت اگر انرژی هرا را در خود داشته باشد ازدواج موفقی خواهد داشت، زیرا هم تعهد و هم جذابیت جنسی در این ازدواج قوی است. در غیر اینصورت ماندن در یک ازدواج برای زنی با کهن الگو آفرودیت معمولا آسان نیست و طلاقها و ازدواجهای چندین باره احتمالش بسیار زیاد است. الیزابت تیلور یک نمونه از چنین زنی است
زمانی که آفرودیت برای اولین بار به جزیره سیترا رفت، بسیاری از اسطوره ها محو زیبایی او شدند و از آفرودیت تقاضای ازدواج داشتند. برخلاف دیگر اسطوره های زن، آفرودیت آزادانه همسرش را انتخاب کرد. او هیفایستوس اسطوره لنگ صنعتکار و فرمانروای آتش کوره ی آهنگری ، پسر طرد شده هرا را انتخاب کرد.
این ازدواج نماد زیبایی و صنعت بود که هنر از آن متولد میشد اما دوام چندانی نداشت.
بعدها آفرودیت با آرس، اسطوره جنک پیوند عاطفی بست. آرس و آفرودیت نماد وحدت قابل کنترل ترین هیجانات انسانی بودند. عشق و جنگ که اگر در تعادل باشند، می توانند هارمونی ایجاد کنند.
پرسفون
ازدواج پدیدهای است که معمولا برای زنی با کهن الگوی پرسفون اتفاق میافتد. پرسفون تحت تاثیر اصرار و یقین مرد و فشار باورهای فرهنگی تن به ازدواج میدهد. زن با کهن الگو پرسفون ذاتا شخصیت زنانه سنتی دارد. در مقابل شخصیت قوی تر تسلیم می شود. پرسفون رقابت جو نیست. مرد او را انتخاب میکند و نه او مرد را. زنی با کهن الگوی پرسفون در رابطه با جنس مخالف تبدیل به کودک می شود و می خواهد که سرویس بگیرد.
از زبان پرسفون : من مردی رو دوست دارم که قویتر و محکمتر از من باشه تا بتونم کامل به او تکیه کنم، بتونه دنیای عمیق ِ درون منو درک کنه .بتونه راهنمای مادی و معنوی من باشه و درست و غلط پدیده ها رو بمن نشون بده، وسعت فکرش و استحکام شخصیتش برای من جذاب باشه و با مغناطیس وجودش، منو محو خودش کنه، منو ازین غُربت و تنهایی که تو خانواده و جامعه دارم نجات بده، چیزای دیگه مثل پول و مقام و شهرت و سن و سال و یا حتی جذابیتهای ظاهری برای من از الویت اول برخوردار نیستند. بدون او من دچار اضطراب، کمبود ِ اعتماد به نفس و تزلزل شخصیتی میشم.من از خودم سبک و سلیقه ای ندارم و هر چیزی رو که او دوست داشته باشه منم همونو دوست خواهم داشت.من او را بعنوان سرور خود خواهم پذیرفت.
پوزیدون
مردان پوزیدونی مملو از احساسات و هیجانات سرکوب شده اند. اعماق وجودی آنها همانند دریایی پر از موجود زند است که تخته سنگ هایی روی آن را پوشانده و آن موجودات در تاریکی زندگی کرده اند. یک زمین لرزه یا طوفان ( استعاره از یک رفتار از افرادی دیگر) باعث بهم ریختن احساسات و هیجانات مردان پوزیدونی و بروز خشم شدید میشود. به عبارتی دیگر مردان با ارکتایپ پوزیدون، افرادی هستند با احساسات لطیف اما هر زمان این احساسات را بروز دادند، واکنش های منفی گرفته اند. خصیصه زئوسی در این مردان پایین است و اغلب توسط دیگران پذیرفته نمیشوند. این موضوع اعتماد به نفس آنها را خدشه دار و احساساتشان را در اعماق وجودیشان ته نشین کرده است. به همین دلیل در زمانهایی که با نه نشنیدن از سوی همسرانشان مواجه میشوند، خشم شدیدی را از خود نشان میدهند و اغلب متوجه نمی شوند همسرانشان را مورد آزار قرار میدهند. زمانی که آمفی ریت، همسر پوزیدون از رفتار های سلطه گرایانه و خشمگین پوزیدون فرار کرده بود، پوزیدون برای پیدا کردن او و برگرداندنش به خانه از یک دلفین کمک گرفت و بعدها برای تشکر از دلفین، شکل او را در صورت فلکی با ستارگان ترسیم کرد.
مردان با آرکتایپ پوزیدون، اگر با احساسات و هیجانات خودشان آشنا شوند، و یا همسرشان سبب آشنایی آنها با احساسات ته نشین شده شان شوند، می توانند مهربانی را به جای خشم جایگزین کنند.
زنان با آرکتایپ پرسفون، می توانند همسران خوبی برای مردان پوزیدونی باشند زیرا پرسفون سلطه پذیر و پوزیدون سلطه گر می باشد.
دیمیتر
دیمیتر مظهر غریزه ی مادری است که از طریق بارداری و پرورش جسمی، روانی و روحی دیگران ارضا میشود. این کهن الگو قدرتمند می تواند مسیر زندگی یک زن را تعیین کرده و تاثیر قابل توجهی بر افرادی که در زندگی آن زن حضور دارد بگذارد. او هیچ وقت بر سر یک مرد با زن دیگری رقابت نمیکند فقط زمانی که نتواند غریزه مادری خود را ارضا کند، دچار افسردگی می شود و به زنی که باردار است با حسرت نگاه کند. زمانی که دیمیتر قوی ترین شخصیت یک زن باشد، رابطه جنسی برای او اهمیت نخواهد داشت. دیمیتر معمولا شخصیت زنانه، مهربان و خون گرمی دارد که در هنگام عشق بازی آغوش گرمی دارد. برخی از آنان عقاید سفت و سختی درباره رابطه جنسی دارند و فکر میکنند رابطه جنسی برای بقا است نه لذت و برخی از آنها به عنوان وظیفه برای برطرف کردن نیاز شوهرانشان نگاه میکنند زیرا بخشندگی و پروش دیگران ویژگی برجسته آنهاست.
برای زنان با آرکتایپ دیمیتر، مانند زنان هرایی اولویت اصلی نیست. اکثر زنان دیمیتری به خاطر بچه دار شدن ازدواج می کنند و ششیر دادن به بچه برایشان لذت بخش تر از رابطه جنسی با همسرشان است. اگر آرکتایپ آفرودیت یا هرا در شخصی فعال نباشد، به ازدواج به عنوان مرحله ی ساده و لازم برای بچه دار شدن هموار میسازد.
من مردی رو میپسندم که قدردان زحمات و حمایتهایی که از او میکنم باشه، نمیخوام برام کار خاصی بکنه و مِنَّتی روی سرم داشته باشه، همین که فداکاریهای مادرگونه ی منو ببینه و ازم سپاسگذار باشه برام کافیه، تمایل من برای بخشیدن بیشتر از دریافت کردنه.
دیونوسوس
دیونوسوس فرمانروای لذت، شادی، عشق و شراب است. او در عین حال که روحیه وحشیگرایانه دارد، بسیار نجات دهنده است. دیونوسوس برخلاف مردان دیگر، به جای آنکه زنان را زیر سلطه خود قرار دهد آنها را نجات میدهند. به همین علت زنان عاشقش هستند و گاها او را می پرستند. هنگامی که مادر دیونوسوس در حال زایمانش بود، هرا با فریب او را می کشد و دیونوسوس توسط دایه ها و پرستاران زیادی بزرگ میشود. به همین دلیل او دوست دارد همسرش نقش مادر و عاشق را هم زمان در زندگی اش داشته باشد.
دیونوسوس کهن الگویی است با تناقضات احساساسات که این تناقضات را در لذت و وحشت نشان میدهد. به همین دلیل است که می تواند مرز های میان عناصر متناقض را پشت سر بگذارد. او می تواند عاشقانه فردی را دوست داشته باشد و چند لحظه بعد کاملا نسبت به او سرد شده باشد. میشود فردی برای او بسیار ارزشمند باشد و در لحظه دیگری با او مثل یک هیولا برخورد کند. زمانی که یک زن عاشق دیونوسوس می شود، بسیار اذیت میشود زیرا او باید با فراز و فرورد های روحی او همراه شود. از آنجایی که دیونوسوس در ارتباط گیری با زنان باعث سرور و لذت در آنها میشود، زنان زیادی دور او را فرا گرفته است و به علت رفتار های کودکانه ای که او دارد، آنها دوست دارند نقش مادر را برای او بازی کنند و او را کنترل کنند.
مردان با آرکتایپ دیونوسوس اصلا شوهران خوبی برای زنان سنتی نیستند، زیرا آنها از نظر اقتصادی و احساسی غیرقابل پیش بینی اند و نمی توان از آنها انتظار انجام کارهای کارمندی و نان آور خانواده بودن را داشت. ممکن است آنها در برهه ای نیز ازدواج کنند و آن را هم مقدس بدانند اما هیچ گاه مسئولیت های همسرشان را به عهده نمیگیرند و بیشتر آن را آزاد میگذارد و برخلاف مردان با آرکتایپ های دیگر، مانعی برای پیشرفت و رسیدن او به اهدافش نمیشود.
زئوس
نشستن در میان بزرگان در حالی که فرمانروای همه ی آنها هستی، تصویری است که زئوس به ما نشان میدهد. مردانی که فرمان روای زندگی اند، اختیار همه چیز را در دست دارند و در این امر موفق هستند.
برای مردان با کهن الگو زئوس تا سیس و تشکیل قلمرو مهم ترین هدف در زندگی است و به ازدواج نیز به عنوان قلمرویی نگاه میکند که می تواند در آن قدرتش را تقویت کند. زئوس تا کنون بیست سه ازدواج داشته که هفت ازدواج رسمی او پیروی از الگو گسترش و تقویت قلمرو اش بوده است. برای او انتخاب همسر، رابطه ای قلبی و احساسی ندارد. به همین دلیل زمانی که با هرا ازدواج کرد، طولی نکشید این ازدواج منجر به جدایی شد. زمانی که هرا با زئوس ازدواج کرد، آنها کل تابستان و پاییز را جشن گرفتند و در زمستان به عزای جدایی اش با زئوس نشست. برای هرا ازدواج تعهدی محکم و پرمعنا تعبیر میشود و دوست دارد همانند یک ملکه در کنار یک مرد قدرتمند ظاهر شود، به طوری که بتواند همه نگاه ها را به سمتش جلب کند.
اما ازدواج برای زئوس به معنای تحکم و گسترش قدرت و قلمر است. زئوس با هدف شکار به دنبال زنان میرود و ویژگی عقاب گونه اش را حتی در ازدواج حفظ میکند. او با دیدن کسی و علاقه مند شدن به او هرکاری بتواند، انجام میدهد و هنگامی که موفق شود، توجه خود را به سمت قلمرو اش معطوف میکند. زئوس بیشتر از آنکه همسر خوبی باشد، پدر خوبی است که برای رفاه فرزندانش هرکاری از دستش برآید انجام میدهد.
هادس
هادس فرمانروای دنیای زیرین است. جایی که انسانها با نیمه تاریک خود مواجه میشود. مردانی که کهن الگو هادس در آنها فعال است اغلب گوشه گیر است و درون خود با احساس افسردگی دست و پنجه نرم میکنند.
زمانی که هادس عاشق پرسفون شد، به جای آنکه به او ابراز علاقه کند او را ربود و با خود به دنیای زیرین برد و آن زمان پرسفون دچار افسردگی شده بود و فکر می کرد دیگر روشنایی روز را نمی بیند. غذا نمیخورد، با هیچ کس حرف نمیزد و هیچ کاری نمی کرد.
از آنجایی که هادس فرمانروای دنیای زیرین است، اغلب هم در همان جا زندگی می کند. او تنها دو بار به دنیای واقعی آمده است که یک بار برای دزدیدن پرسفون بوده.
مردان هادسی می توانند یک بار شخصی را ببیند، عاشقش شوند و همیشه در خیالش با او زندگی کند و زمانی که ارتباط خیالش با آن زن قطع شود رفتار های ناهنجاری از خود نشان میدهد و ممکن است به دنیای واقعی نیز آسیب برساند.
هرا
هرا کهن الگو ازدواج را در سه جایگاه مورد ستایش قرار میدادند. در بهار او را هرای دوشیزه و یا باکره می نامیدند. در تابستان و پاییز او را هرای کامل یا خشنود می خواندند و در زمستان به هرای بیوه شناخته میشد. زمانی که هرا با زئوس ازدواج کرد، تمام تابستان و پاییز را جشن گرفتند اما در زمستان آنها از یکدیگر جدا شدند. ازدواج برای هرا یک رابطه متعهدانه بود که او خودش را موظف می دانست پا به پای همسرش در هر شرایطی در زندگی پیش برود اما نگاه زئوس به ازدواج، رسیدن به قدرت و گسترش قلمرو اش است و هیچ تعهدی به همسرش ندارد. زئوس خیانت های بسیاری در زمانی که هرا همسرش بوده مرتکب شده است و هر بار هرا خشونتش را نه به زئوس بلکه به زنی که توسط زئوس اغوا شده بود بروز میداد. او مادر دیونوسوس را کشت و دایه ی او را دیوانه کرد.
هرا در نیمه روشنش کهن الگویی ست قابل ستایش و در نیمه ی تاریکش، شخصی انتقام جو و سلیطه. زمانی که احساس حقارت کند آتش خشمش قلمرویی را خاکستر میکند. زمانی که زئوس شیفته مادر دیونوسوس شد، حس حقارت و انتقام جویی در وجود هرا بیدار شد، او را کشت و به دنبال دیونوسوس گشت تا جان او را نیز بگیرد اما زئوس را نجاتش داد. زمانی که کهن الگو هرا در روان یک زن قالب باشد، میل شدیدی برای ازدواج درونش حس میکند و نیاز دارد در کنار یک مرد به عزت، احترام و اعتبار دست پیدا کند و تا زمانی که در یک کلیسا یک جنش مجلل برای پیوند زناشویی اش برپا نکرده باشد، وجودش از شادی و شعف پر نخواهد شد.
روز عروسی زنی با کهن الگو هرا مهمترین روز زندگیش محسوب میشود. در آن روز صاحب نام و هویت جدیدی میشود. کهن الگوی هرا دوست دارد خبر ازدواجش در همه جا اعلام شود و شکوه و زیبایی یک ملکه را در شب عروسی تجربه کند.
من مردی رو میخوام که مایه سربلندی من جلوی زنهای دیگه باشه، بتونم بهِش افتخار کنم، امکانات و موقعیت ممتازی تو جامعه داشته باشه، همه جا نفوذ و بُرش داشته باشه، دو نفری مثل یک پادشاه و یک ملکه چشمها رو بسمت خودمون خیره کنیم، اون باید وجود منو از خودش هم بیشتر دوست داشته باشه، اون باید فقط و فقط به من فکر کنه و در تملک من باشه، من هم همه ی دوستانمو حذف میکنم تا در اختیار او باشم، اون باید هوسهاشو کشته باشه و حتی توی خیالش هم به هیچ زن دیگه ای حتی مادرش توجه نکنه. وفاداری یک مرد اصلیترین معیار من برای انتخاب یک مَرده.
هرمس
هرمس فرمان روای رویدادهای غیر منتظره، خوش شانسی و حتی تصادف و همزمانی است. او در ابتکار عمل و خلاقیت استاد است اما اغلب خلاقیتش را صرف حقه بازی میکند. زمانی که مردی با کهن الگو هرمس وارد زندگی زنی میشود، او فکر میکند مرد زندگی اش را پیدا کرده است اما همان گونه که هرمس به شکل ناگهانی وارد زندگی اش شده، بدون خبر قبلی بیرون میرود. رابطه عاشقانه برای مردان هرمسی همانند سفر رفتن به کشور جدید است. زمانی که او عاشق میشود از فرد مورد علاقه اش لذت میبرد و بعد به سفرش ادامه میدهد.
مردان هرمسی می توانند نسبت به کار یا روابط مهم شان متعهد باشند و در بهترین حالت می توانند با زنان مستقل ازدواج کنند. آنها انتظار دارند همسرشان بتوانند در نبودشان از خود و خانه مراقبت کنند.
زنان با کهن الگو هستیا برای ازدواج با مردان هرمسی بسیار مناسب هستند. زنان هستیایی علاقه ای ندارن در سفر های کار همسرشان همراه باشند و مردان با کهن الگو هرمس اغلب از کار با همسرشان صحبت نمی کنند و انتظار هم ندارند آنها را در سفر های کاری همراهی کند. در لحظه زندگی کردن زنان آفرودیتی هم می تواند ویژگی باشد که پیوندشان با مردان هرمسی را پایدار نگه دارد.
هستیا
زنان هستیایی معمولا میل کمی به رابطه جنسی دارند و تا زمانی که آفرودیت درونشان فعال نشود، معمولا یک یا دوبار در ماه این روابط برایشان کافی است. رابطه جنسی برای شوهر شان نیز “مکانی امن” است و معتقدند زنانی که میلی به روابط جنسی ندارند زنان خوب و مقدسی هستند و آفرودیت ها که روابط حنسی برایشان لذت بخش است از دیدگاه شوهران آنها، زنان خوبی نیستند. از دیدگاه سنتی زنانی که هستیا در آنها غالب است همسران خوبی هستند که به خوبی از خانه نگه داری میکنند. آنها نه برای خودشان و نه برای همسرشان جاه طلب نیستند و بسیار وفادار هستند اما وفاداری همسرشان، به اندازه هرا، برای آنها اهمیت ندارد و در صورت نداشتن همسر، معنا و هدف زندگی اش را از دست نمیدهد زیرا آنان زنان مستقلی اند که خانه و خانه داری برایشان الویت دارد و کد بانو بودن را شغل خودشان میدانند و به جای شرکت در سفرهای کاری همسرشان، دوست دارند از مهمانان به بهترین شکل پذیرایی کند.
من جذب مردی ساکت و آروم و محجوب میشم، مردی فهمیده که خانواده دوست و نان آوره و دنبال شَر و شور نیست، مردی که مستقل و کارآمده و درک میکنه که من همسر خوبی برای او هستم، من زن وظیفه شناسی هستم و همه ی امور شوهر داری و بچه داری رو طبق وظیفه انجام میدم، من باورها و اعتقادات شخصی خودم رو دارم و دخالتی در سبک زندگی شوهرم یا فرزندانم نمیکنم، من زن بدون قضاوتی هستم، من وظایف خودم رو بعنوان یک همسر یا یک مادر،بخوبی انجام میدم تا احساس رضایت درونی داشته باشم. در بندِ مادیات و چشم و هم چشمی نیستم. برای معنویات و درونیات خودم ارزش بیشتری قائلم و کاری به کار دیگران ندارم.
هرمس می تواند شوهر خوبی برای هستیا باشد. او اهل تحارت، سفر و ماهر در امور بیرونی خانه است، هستیا زنی آرام و وفادار است که چراغ خانه را روشن نگه میدارد.
هفائستوس
برای مردی با کهن الگو هفائستوس ازدواج مسالهای مهم و در عین حال مشکل ساز است. رضایت او از زندگی بیرونی و دنیای درونی اش به این بستگی دارد که با چه کسی ازدواج میکند و این که ازدواجش در چه مسیری حرکت خواهد کرد. همسر هفائستوس همه زندگیش است و او را می پرستد و تنها موجود در جهان هستی است که برای هفائستوس وجود دارد. او میتواند ساعتها و روزها و مدتهای مدیدی را با او بگذراند و حتی فقط به تماشای او بپردازد یا در فکر او به سر ببرد.
سه نوع ازدواج در میان مردان هفائستوسی است:
هفائستوس و آفرودیت : ازدواج آن دو اتحاد میان کار و عشق و زیبایی است. مرد هفائستوس میتواند از ازدواج تجربهای درونی داشته باشد، در حالی که زن آفرودیتی چنین قابلیتی ندارد. اگر زن آفرودیت نتواند انرژی خود را در کار متمرکز کند و از آن بهره ببرد یا کهن الگوی هرا را در وجودش زنده نکند، می تواند به سادگی همسر هفائستوسی اش را ترک کند.
هفائستوس و آتنا : آتنا شفافترین ذهن را در میان دیگران دارد. آتنایی ها حسودی نمیکنند و برای مرد هفائستوس در عین حال که جذاب و جالب هستند، اسرارآمیز هم به نظر میرسند. اتحاد کار خلاقانه و هوش باعث میشود هفائستوس بداند چگونه کار خود را به دنیا عرضه کند.
هفائستوس و پرسفون : هنگامی که هفائستوس با زنی جوان ازدواج میکند که خصوصیات پرسفون را دارد، یعنی فرمانبردار است، ممکن است به سادگی او را به خدمتکاری تبدیل کند که کارهایش را انجام بدهد. ویژگی فرمانبری در پرسفون به شکل آگاه و ناخودآگاه او را برای چنین نقشی کاملا آماده کرده است.